جدول جو
جدول جو

معنی تک پراندن - جستجوی لغت در جدول جو

تک پراندن(گَ)
عمل تک پران. تک پرانی. تک پرانی کردن. و رجوع به تک پران شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جفتک پراندن
تصویر جفتک پراندن
لگد انداختن ستور با هر دو پای خود، جفتک انداختن
کنایه از سرکشی، گستاخی
فرهنگ فارسی عمید
(تَ پَ)
تک پراندن. عمل تک پران. تباه کاری گاه بگاه زنی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تک پران و تک پراندن شود
لغت نامه دهخدا
(رَ)
در تداول عامه، زن که گاهگاه به تباهی گراید. زن که گاه گاه در خفا نابکاری کند. آنکه گاهگاه تبه کاری کند. زنی که گاهگاه با مردان بحرام آرامد
لغت نامه دهخدا
تصویری از تک پرانی
تصویر تک پرانی
تباه کاری گاه بگاه زنی
فرهنگ لغت هوشیار
تیکه آمدن، مزه پراندن، تکه آمدن، متلک گفتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
متلک گفتن، گوشه وکنایه زدن، سخن نیش دارگفتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
صفت فاحشه (غیررسمی) ، روسپی (غیررسمی) ، بلایه، زن نانجیب، نانجیبه
فرهنگ واژه مترادف متضاد